زن: عزیزم! نمی خوای امشب منو ... ؟ مرد: عزیزم! اسهالم هنوز خوب نشده. ممکنه حین کار برینم بهت.
۵ نظر:
ناشناس
گفت...
درباره ی این نوشته ها نظر دادن سخته ؛ چون هم می دونی چی بگی و هم نمی دونی؛ یک جور سردرگمی؛ تو فکر رفتن و بعد یک بخشی از نوشته که توی ذهنت می مونه ولی نمی دونی باید چقدر بهش فکر کنی. در لحظه ی اول آدم را می گیره و بعد هم بهش فکر می کنه ولی شاید اون دوام و ماندکاری را خیلی نداشته باشه؛ البته این نظر منه که البته یک کم هم دست و پا شکسته گفتم.در ضمن 2 کلمه ی آخر دیالوگ مرد را هم حتما حذف کن ؛ خواننده خیلی باهوش تر از این حرفهاست. بسیار سپاس
به نظر من اینمرد سعی می کنه نا توانی جنسی اش رو این طور پنهان کنه و این که ترس اش رو با عذر اسهال بپوشونه چون در واقع می ترسه اعتراف کنه که دیگه علاقه یی به روابط جنسی با زنش نداره. اگر واقعا مشکل اسهال داشت را حت می گفت حالم خوب نیست امشب. ولی از این بهانه استفاده می کنه تا نیش اش رو بزنه.
نظر عاصفه جالبه؛ ولی این تاویل اونه شاید واقعا شخصیت مرد اینجوری نباشه؛ شاید هم شهوت زن اونقدر زیاد باشه که تحمل این وضع موجود براش سخت باشه. ما از دیالوگ زن دوتا نکته می گیریم؛ یکی اینکه این همخوابی زن و مرد خیلی وقته اتفاق نیفتاده و از طرف دیگه اینکه زن خیلی انتظار این همخوابی را می کشه؛ به طوری که پیشنهاد دهنده ی این موضوعه و به نظر من با یک لحن خیلی جدی و کلمه عزیزم در دیالوگ زن تنها برای تلطیف موضوع از طرف زن ادا می شه.
سلام. واقعا اگه زنا بخوان یه همچین پیشنهادی بدن تو ایران برداشت اینه که خیلی زن شهوت طلبیه؟ ببخشید؟ شهوت طلب؟! ای بابا زنا با شوهرشونم حق ندارن راحت باشن؟ خیلی خیلی مخالفم. در واقع از یه همچین تفسیری از یه همچین دیالوگ ساده ای تنها نتیجه ای که می گیرم اینه که وا قعا جای تعجب نیست که 50% طلاق ها در ایران به نحوی به مشکلات زوجین در سکس با هم مربوط می شه. ضمنا: کلمه آخر دیالوگ زن به نظرم بهتره "با هم..." باشه.
۵ نظر:
درباره ی این نوشته ها نظر دادن سخته ؛ چون هم می دونی چی بگی و هم نمی دونی؛ یک جور سردرگمی؛ تو فکر رفتن و بعد یک بخشی از نوشته که توی ذهنت می مونه ولی نمی دونی باید چقدر بهش فکر کنی. در لحظه ی اول آدم را می گیره و بعد هم بهش فکر می کنه ولی شاید اون دوام و ماندکاری را خیلی نداشته باشه؛ البته این نظر منه که البته یک کم هم دست و پا شکسته گفتم.در ضمن 2 کلمه ی آخر دیالوگ مرد را هم حتما حذف کن ؛ خواننده خیلی باهوش تر از این حرفهاست. بسیار سپاس
به نظر من اینمرد سعی می کنه نا توانی جنسی اش رو این طور پنهان کنه و این که ترس اش رو با عذر اسهال بپوشونه چون در واقع می ترسه اعتراف کنه که دیگه علاقه یی به روابط جنسی با زنش نداره. اگر واقعا مشکل اسهال داشت را حت می گفت حالم خوب نیست امشب. ولی از این بهانه استفاده می کنه تا نیش اش رو بزنه.
نظر عاصفه جالبه؛ ولی این تاویل اونه شاید واقعا شخصیت مرد اینجوری نباشه؛ شاید هم شهوت زن اونقدر زیاد باشه که تحمل این وضع موجود براش سخت باشه. ما از دیالوگ زن دوتا نکته می گیریم؛ یکی اینکه این همخوابی زن و مرد خیلی وقته اتفاق نیفتاده و از طرف دیگه اینکه زن خیلی انتظار این همخوابی را می کشه؛ به طوری که پیشنهاد دهنده ی این موضوعه و به نظر من با یک لحن خیلی جدی و کلمه عزیزم در دیالوگ زن تنها برای تلطیف موضوع از طرف زن ادا می شه.
زن واقعاً ادامه ی حرفش رو میخوره یا ملاحضات نویسندگی در مکان عمومیه ؟
سلام.
واقعا اگه زنا بخوان یه همچین پیشنهادی بدن تو ایران برداشت اینه که خیلی زن شهوت طلبیه؟
ببخشید؟ شهوت طلب؟! ای بابا زنا با شوهرشونم حق ندارن راحت باشن؟
خیلی خیلی مخالفم.
در واقع از یه همچین تفسیری از یه همچین دیالوگ ساده ای تنها نتیجه ای که می گیرم اینه که وا قعا جای تعجب نیست که 50% طلاق ها در ایران به نحوی به مشکلات زوجین در سکس با هم مربوط می شه.
ضمنا: کلمه آخر دیالوگ زن به نظرم بهتره "با هم..." باشه.
شهوت طلب! من هنوز باورم نمیشه!!
ارسال یک نظر