۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه

میل به تجا._و._ز

مسئله عجیبی است این که کم و بیش پی برده ام اکثر مذکر های هم سن سال دور و برم میل شدیدی به تجا._و._ز کردن ( قاعدتا از نوع جنس_ی) دارند. می توانم به جرعت بگویم تجا.وز و س .ک .س خشن (B.ru.tal) بزرگ ترین فانتزی س .ک .س ی آن هاست. مسئله دیگر اینکه یک د.ختر در ذهن آن بدین شرح نقش دارد:
اگر دوست د.ختر، معشو.قه، فامیل، آشنا، خانواده و یا همسر باشد نقش و جایگاه مادر گونه - امر و نهی ای- و یا خنثی دارد. و اگر غریبه باشد بسته به ظاهر و برخوردش نقش ر.و_.سپی گونه و یا خنثی. به هر روی این مسئله در کنار صد ها مسئله ی دیگر در همین زمینه که گریبان گیر تعداد چشم گیری از افراد جامعه من (خصوصا ذکور) است، مرا سخت منزوی و پریشان حال کرده است.

پ.ن. : پوزش مرا به خاطر نقطه های بین حروف برخی کلمات بپذیرید. این کار صرفا برای جلوگیری از رسیدن جستجو های بی ربط به وبلاگ است.

سر صحبت

- چه هوای خوبی، مگه نه؟
- نه! هوای از این گه تر به عمرم ندیده بودم.
- منم دقیقا منظورم همین بود.

۱۳۸۷ بهمن ۶, یکشنبه

بچه

بچه دار شدن را اگر صرفا یک غریزه فرض نکنیم، تنها می تواند محصول خودشیفتگی، میل به جاودانگی، تنوع طلبی و قبیح ترین نوع خودخواهی انسان باشد.

۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

اندازه ی حماقت

حماقت شما را از نزدیک و دور دیدم و شنیدم. فکر نمی کنم علم هرگز آن قدر پیشرفت کند که بتواند آن را اندازه بگیرد.